از پدرسالاری تا پاتریمونیالیسم
درگذشت محمدعلی کشاورز بار دیگر سریال پدرسالار را بر سر زبانها انداخت. این سریال برای نسل دهه شصت و پیش از آن، نه صرفاً یک درام اجتماعی سرگرمکننده و معمولی، که توصیف بخش مهمی از فرهنگ اجتماعی ایرانیان، و در سطحی وسیعتر فرهنگ بخش غالبی از مشرقزمین بود: پدرسالاری (Patriarchy).
این واژه که شاید برای نسل امروز غریب و گاه مضحک و حتی در نگاه فمینیستها ظالمانه بهنظر برسد، در نگاه مخاطبان آن زمان سریال، امری پذیرفتهشده و حتی نزد برخی مقدس بود؛ تا حدی که ناصر هاشمی؛ بازیگر نقش ناصر در آن مجموعه تلویزیونی میگوید: «در زمان پخش این مجموعه، خانم کمند امیرسلیمانی بهدلیل داشتن شخصیتی لجباز و یکدنده در داستان فیلم، توسط یک راننده تریلی تهدید شده بود». همچنین بعضی از مردم با دیدن ناصر هاشمی در سطح شهر، او را به بازگشت به خانه پدر و احترام به بزرگتر سفارش میکردند.
بسیاری از پژوهشگران در تعریف نظم اجتماعی پدرسالارانه بیشتر به بُعد فمینیستی آن، یعنی برتری مردان بر زنان اشاره میکنند؛ اما پدرسالاری بهمعنای آنچه در سریال پدرسالار گزارش شد، فراتر از غلبه مردان بر زنان است؛ به عبارت دیگر دست کم در این شکل از پدرسالاری، نهتنها زنان، که مردان خانواده نیز تحت سیطره پدر یا رئیس خانواده هستند.
چنین بهنظر میرسد که در آن برهه، سریال پدرسالار علاوه بر توصیف غلبه پدرسالاری بر فرهنگ اجتماعی ایرانیان، نمایانگر طغیان و نهایتاً عبور بخشی از جامعه نسبت به آن وضعیت بود. شاید طغیانگران علیه نظم پدرسالارانه به این مسأله، آگاهانه یا در ناخودآگاهشان التفات داشتند که امتداد پدرسالاری در حوزه اجتماعی میتواند به پاتریمونیالیسم (Patrimonialism) یا حکومت پدرمیراثی در حوزه سیاسی ختم شود.
پاتریمونیالیسم از ابداعات ماکس وبر است. وی در میان مشروعیتهای سیاسی سهگانه معروفی که برمیشمارد؛ یعنی مشروعیت سنتی، کاریزماتیک و قانونی (بوروکراتیک)، ریشه مشروعیت سنتی را نظام پدرسالاری میداند. از ویژگیهای حکومتهای پاتریمونیالیستی در حالت کلاسیک یا رادیکال آن (که در شکل بعضی حکومتهای پادشاهی وجود داشت) میتوان به عدم تفکیک میان حوزه خصوصی و حوزه عمومی و نیز وفاداری نیروی نظامی به شخص پادشاه ـ و نه مردم ـ اشاره کرد.
البته پدرسالاری در حوزه اجتماعی لزوما به حکومت پدرمیراثی (پاتریمونیالیسم) ختم نمیشود و میتوان واحدی سیاسی را تصور کرد با نظام سیاسی دموکراتیک و نظم اجتماعی پدرسالارانه. هرچند رسیدن به چنین وضعیتی آسان نیست؛ چراکه نهادهای سیاسی غالباً در امتداد و از جنس نهادهای اجتماعیاند. در جامعهای که افراد آن در خانواده، پدرسالاری را تمرین میکنند، طبیعتاً حکومت پدرمیراثی پذیرش بیشتری نسبت به یک حکومت دموکراتیک دارد. ثانیاً پدرسالاری با آموزه دینی - اخلاقی احترام به پدر تفاوت دارد؛ چه آنکه ممکن است در نظم پدرسالارانه، احترام اعضای خانواده به پدر، نه از روی محبت و احترام به جایگاه پدر، که بهخاطر اقتدار و ترس از او باشد.
(این مطلب ابتدا در کانال تلگرامی راوی منتشر شده است)